همسر برادر شهید غلامرضا باقری نقل می کند که: یکی از همرزمانش به منزل ما آمده و به شوهرم که درواقع برادرشهید غلامرضا می باشد گفت که سنگر غلامرضا باقری زودتر از بقیه افراد ساخته می شود آنقدر بچه کاری بود و سریع کار می کرد چون راه و ساختمان خوانده بود یک شب پدرش درمنزل ما هیئتی دعوت کرد که برایش مراسم و بزرگداشتی بگیرد آن شب من خوابی دیده بودم خواب دیدم که: سربازی از پله ها با لباس سربازی و درحالی که پوتین داشت بالا آمد و چند دقیقه ای کنار پدرش نشست چایی خورد و رفت دراین موقع من ازخواب بیدارشدم و جریان را به پدرشوهرم تعریف کردم ایشان گفتند: که غلامرضا باقری بوده است طعام غذا به اورسیده است و ازاین مجلس فیض غذا برده بود.
همسر برادر شهید غلامرضا باقری نقل می کند که: یکی از همرزمانش به منزل ما آمده و به شوهرم که درواقع برادرشهید غلامرضا می باشد گفت که سنگر غلامرضا باقری زودتر از بقیه افراد ساخته می شود آنقدر بچه کاری بود و سریع کار می کرد چون راه و ساختمان خوانده بود یک شب پدرش […]
نویسنده : رقیه نوقی پور منبع : دارالبقاء
ثبت دیدگاه