حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۶ دی , ۱۴۰۳ Thursday, 26 December , 2024 ساعت ×

آرشیو » بایگانی‌های شهدا - صفحه ۴ از ۱۲ - جنت الشهدا | هرمزآباد رفسنجان

بخشی از خاطرات خواهر شهید غلامرضا باقری
آبان ۱۸, ۱۴۰۰
فاطمه باقری از خاطرات خود می گوید:

بخشی از خاطرات خواهر شهید غلامرضا باقری

وز اعزام بر سر قبر شهیدان “احمد پورکشاورزی” و “علی عرب” رفت و لحظاتی نشست و فاتحه خواند، وقتی که خواسست بلند شه دست روی قبر شهدا گذاشت و گفت “کی باشه منم بیام پیشتون…”

خواب دختر خواهر شهید محمود پور هدایتی
شهریور ۲۶, ۱۴۰۰
رویای صادقه

خواب دختر خواهر شهید محمود پور هدایتی

من خواهر زاده شهید محمود پور هدایتی هستم که تاریخ تولدت من و داییم که در یک روز است و هر وقت تولذد میگرفتم به یاد دایی ام هم بودم تا یکسال که نخواستم تولد بگیرم دایی ام یک شب امد به خوابم و گفت تولد را بیا سر قبر من و با من بگیر

جزیره مجنون ، معراج شهید محمد نعمتی
تیر ۲۸, ۱۴۰۰

جزیره مجنون ، معراج شهید محمد نعمتی

من شنیده ام که تعداد زیادی از فرماندهان سپاه به شهادت رسیده اند این برای حفظ آبروی اسلام است و حفظ جزایر حفظ آبروی اسلام و نظام جمهوری اسلامی است ما اگر تعداد شهدای بیشتری هم بدهیم این جزایر باید حفظ شوند.

شهیدی که اقتدا به مولایش امیرالمومنین کرده بود
تیر ۲۸, ۱۴۰۰
خاطره ای از مادر شهید سیدمحمود سیدآقایی:

شهیدی که اقتدا به مولایش امیرالمومنین کرده بود

یکی از کارهایی که می کرد این بود که هر وقت می آمد با این که خودش از لحاظ مالی وضع آنچنان خوبی نداشت مانند حضرت علی (ع) شب ها می رفت در خانه ی یتیم ها پول و برنج و روغن میگذاشت

شهید محمد زینلی انسان پر دل و جراتی بود
خرداد ۱۷, ۱۴۰۰

شهید محمد زینلی انسان پر دل و جراتی بود

درگوشه ای کمین می کرد. تانک هاکه نزدیک می شدند با سرعت و چالاکی روی تانک می پرید و ضامن نارنجک را جدا می کرد و نارنجک را داخل تانک می انداخت و بلافاصله از تانک پایین می پرید و تانک منفجرمی شد

از ادامه ی راه شهدا تا آرزوی شهادت
خرداد ۱۷, ۱۴۰۰
خاطراتی از شهید حسن کریمی:

از ادامه ی راه شهدا تا آرزوی شهادت

مدتی بود که از مسیر گلزار شهدا رد نمی‌شد و از راهی دیگر می رفت. یک روز من متوجه شدم بهش گفتم: چرا مسیرت را عوض می کنی و از راه دیگری می روی ؟ آیا با کسی مشکلی داری؟…

“آخرین نماز” شهید غلامرضا باقری
خرداد ۱۷, ۱۴۰۰
از زبان مرحوم علی نجاری:

“آخرین نماز” شهید غلامرضا باقری

در گوشه ای نشسته بودیم. شهید غلامرضا باقری به من گفت: آیا وقت اذان صبح شده است؟ می خواهم نماز بخوانم. گفتم: در این بحبوحه زیرآتش میخواهی نماز بخوانی؟گفت: می خواهم اگر شهید شدم نمازم را خوانده باشم،

از شهادت من ناراحت نشوید و برای علی اصغر(ع) گریه کنید
خرداد ۱۷, ۱۴۰۰
خاطره زیبا از شهید پوررمضانی از زبان مادر شهید:

از شهادت من ناراحت نشوید و برای علی اصغر(ع) گریه کنید

اگر به فیض شهادت نائل گشتم اصلا ناراحت نشو. برایم گریه نکنید و اگر خواستید گریه کنید ، برای علی اصغر و علی اکبر امام حسین گریه کنید و مانند حضرت زینب (س) صبور و استوار باشید.

اگر محمد با پای قطع شده هم بیاید من با او زندگی می کنم
خرداد ۱۷, ۱۴۰۰
خاطره ای کوچک از زبان همسر شهید محمد زینلی:

اگر محمد با پای قطع شده هم بیاید من با او زندگی می کنم

زمانی که محمد شهید شد من ۱۶ سال و اندی داشتم. شب خواستگاریم پدر و مادر و خواهر بزرگ ایشان به خانه ما آمده بودند، قرار عروسی را گذاشتند؛ محمد گفت: الان در کردستان جنگ است و من باید بروم. بعد از اینکه برگشتم عروسی می گیریم

تا لحظه شهادت شهید محمود حاج باقری در کنارش بودم
اردیبهشت ۱۰, ۱۴۰۰
خاطره ای از کریمی ، همرزم شهید:

تا لحظه شهادت شهید محمود حاج باقری در کنارش بودم

محمود جراحتش خیلی زیاد بود به صورتی که دستش شکسته بود و استخوان بیرون زده بود و از ناحیه پهلوی راست هم جراحت زیادی داشت ران پایش هم به همین صورت و پایین پایش هم ترکش خورده بود. شدت جراحات خیلی عمیق بود