حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۶ دی , ۱۴۰۳ Thursday, 26 December , 2024 ساعت ×

آرشیو » بایگانی‌های خاطرات - صفحه ۳ از ۴ - جنت الشهدا | هرمزآباد رفسنجان

اگر قرار باشد قطعه قطعه هم بشویم نمی گذاریم دشمن اینجا را پس بگیرد
اسفند ۱۵, ۱۳۹۹

اگر قرار باشد قطعه قطعه هم بشویم نمی گذاریم دشمن اینجا را پس بگیرد

پیش بینی هایی که شهید نعمتی کرده بود درست از آب درآمد. صبح آن روز دشمن آب را پشت خط انداخت و یک آتش سنگین بی امانی را شروع کرد و آنقدر این آتش بی امان بود که ما متوجه شدیم نیروها دچار از هم گسیختگی شدند.

لبخند پس از شهادت
اسفند ۸, ۱۳۹۹

لبخند پس از شهادت

وقتی من روی حسین را بازکردم احساس کردم که دارد میخندد وخوشحال است. قاچاقچیان هفت تا تیربه او زده بودند . جای گلوله هارا که دیدم باورم نمی شد داشتم دیوانه می شدم

فیض بردن شهید غلامرضا باقری از پخت نذری
اسفند ۸, ۱۳۹۹

فیض بردن شهید غلامرضا باقری از پخت نذری

همسر برادر شهید غلامرضا باقری نقل می کند که: یکی از همرزمانش به منزل ما آمده و به شوهرم که درواقع برادرشهید غلامرضا می باشد گفت که سنگر غلامرضا باقری زودتر از بقیه افراد ساخته می شود آنقدر بچه کاری بود و سریع کار می کرد چون راه و ساختمان خوانده بود یک شب پدرش […]

خبر شهادت شهید غلامرضا باقری به مادرش
اسفند ۸, ۱۳۹۹

خبر شهادت شهید غلامرضا باقری به مادرش

مادر شهید نقل می کند که :من در جلسات قرآن خوانی، شرکت کردم و قرآن تلاوت می کردم که درهمین موقع پسرم علی اصغر لباس مشکی به تن داشت. من از پوشیدن لباس مشکی پسرم تعجب کردم پسرم به من گفت بلند شو بیا برویم که من دراین موقع متوجه شدم که اتفاقی است . […]

پارتی بازی برای رفتن به جبهه
اسفند ۸, ۱۳۹۹
خاطره مادر شهید غلامرضا باقری

پارتی بازی برای رفتن به جبهه

مادرشهید نقل می کند که: پسرم شهید غلامرضا خیلی اخلاقش خوب بود، همیشه راه خدای تعالی را پیش می گرفت هنگام تاریکی موقع خواندن نمازصبح نمازمی خواند با چراغ نفتی درس می خواند می گفت که دوست ندارم اسراف شود، بدون یااللّٰه از پلکان بالا نمی آمد، هنگامی که سربازی اش تمام شد گفت می […]

«قناعت» شهید غلامرضا باقری
اسفند ۸, ۱۳۹۹
از زبان مادر شهید:

«قناعت» شهید غلامرضا باقری

مادرشهید نقل می کند که: هنگاهی که از سربازی برمی گشت شوهرم به او مقداری پول داد تا هزینه خرج راهش شود، ولی ایشان به پدرش گفت: که من به پول لازم ندارم پول را با اصرار پدرش گرفت و یواشکی زیرفرش گذاشت بدون اینکه من بفهمم وقتی درماه مبارک رمضان ایشان به جبهه رفتند. […]

مجموعه خاطرات دست نویس شهید غلامرضا باقری
اسفند ۸, ۱۳۹۹

مجموعه خاطرات دست نویس شهید غلامرضا باقری

ساعت ۶ بعدازظهرحرکت کردیم به جبهه خونین شهر، پشت یک خاکریز مستقرشدیم و آماده حمله هستیم که دستور برسد تا ساعت ۶ صبح اما ما همانجا مستقر بودیم اما دستوری ندادند که ما تیراندازی کنیم

ایشان مصداق “و من یتوکل علی الله و هو حسبه” بودند
اسفند ۸, ۱۳۹۹
خاطره ای از همرزم شهید محمد نعمتی:

ایشان مصداق “و من یتوکل علی الله و هو حسبه” بودند

ایشان اهمیت زیادی به مسائل اعتقادی و مذهبی می دادند ، اطاعت محض و بی چون و چرا ایشان از فرمایشات امام که الحق والانصاف شیفته و مرید حضرت امام بودند

پرواز فرشته
اسفند ۸, ۱۳۹۹
خواب مادر شهید نعمتی در شب شهادت فرزندش:

پرواز فرشته

خواب دیدم رفته ام مشهد حالا روی صحن اسماعیل طلایی (انقلاب) هستم دیدم محمد لباس مشکی پوشیده و روی آسمان درحال پرواز است

شهید محمدعلی محمدصادقی جزو اولین فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله بود
اسفند ۶, ۱۳۹۹
گفتگو با همکار شهید محمدصادقی:

شهید محمدعلی محمدصادقی جزو اولین فرماندهان لشکر ۴۱ ثارالله بود

در ابتدای جنگ قبل از اینکه لشکر ثارالله این نام را بگیرد که ما اولین اعزام را در آن زمان داشتیم که گردانی از کرمان عازم اهواز شد.و فرماندهی این گردان به عهده ی یکی از برادران بود که در اولین سفری که ما رفتیم فرماندهی گردان را خواستند و شهید صادقی فرمانده گردان شد