همی شهبازی اندر مسلخ عشق نکو جان داد و جان نینوا بود
فرازی از وصیتنامه شهید اکبر شهبازی
«از خداوند تبارک عاجزانه میخواهم که من را در این راه ثابتقدم بدارد و مرا از توابین درگاهش قرار دهد.»
زندگینامه شهید شهبازی، فرزند حسین
درحالی که زمستان سرد همه جا را فراگرفته بود و برف و بوران مردم را خانهنشین کرده بود، در خانه و خانواده شهبازی آفتابی درخشیدن گرفت که با تولدش خانواده شهبازی و روستای محمودیه نبوی را گرمای بهاران بخشید. آری نام این خورشید درخشان اکبر، اولین فرزند خانواده شهبازی بود. اکبر در خانوادهای بسیار زحمتکش، متعهد و مکتبی قدم گذاشت، خانوادهای که از راه کشاورزی و با تحمل مشقات فراوان که مخصوص به زمان گذشته بود، امرار معاش مینمود.
روزها سپری شد و اکبر در این خانواده پاک و مذهبی رشد نمود و وارد مدرسه ابتدایی شد. اکبر آنقدر علاقه به تلاوت قرآن داشت که در ایام تعطیلات با پشتکار فراوان، تلاوت قرآن را فرا گرفت. نماز را خیلی دوست داشت و به اصول اسلام بسیار پایبند بود. پس از اتمام تحصیلات راهنمایی وارد هنرستان فنیوحرفهای شد و در آن زمان اکبر ۱۷ساله بود که با شوری وصفناپذیر در تظاهرات شرکت مینمود.
وی با موفقیت کامل دیپلم خود را در رشته الکترونیک دریافت نمود و سپس وارد دانشگاه شهید مطهری شیراز شد و در رشته حرفهوفن مدرک فوق دیپلم خود را دریافت کرد. در آن زمان از وی خواسته شد که به امر تدریس بپردازد، اما ایشان رفتن به جبهه را بر همهچیز مقدم دانسته و بلافاصله عازم جبهه شد و بارها در عملیات غواصی شرکت نمود؛
تااینکه لقاء یار وی را طلبید و سرانجام ایشان در عملیات کربلای ۴، پس از نبردی دلاورانه در منطقه امالرصاص به فیض شهادت رسید و پیکر مطهرش پس از ده سال دوری، در گلزار شهدا هرمزآباد به آغوش خاک سپرده شد.
ثبت دیدگاه