خواب دختر خواهر شهید محمود پور هدایتی

بنده خواهرزاده شهید پور هدایتی و متولد ۲۲دی ۷۴هستم. از زمان کودکی هر سال برایم تولد گرفتند. دوسال پیش بدلیل فوت یکی از عزیزانم نمیخواستم مراسمی بگیرم حدود ۱۰ شب قبلش خواب دیدم در گلزار شهدا هستم که داییم امد و بهم گفت امسال بجا خودت برای من کیک تولد بگیر و بیا. تولد من و دایی شهیدم دقیقا روز ۲۲ دی است و من این را میدانستم.حتی سال های قبل هم در روز تولدم بیادش بود و شریکش میکردم و همیشه دلم میخواست بخاطر این تشابه برایش مراسمی بگیرم. بعد از ان شب به فکرش بودم که دوباره چند شب بعد خواب دیدم در گلزار شهدا برایش مراسم گرفتند و همه اقواممان هستند و من برایش کیک گرفته بودم و روی قبرش گذاشته بودم و عکس خودش هم روی کیک بود و زیارت عاشورا هم خوانده میشد. بعد تصمیم گرفتم که در روز بیست دوم سر مزارش بروم و برایش زیارت عاشورا بخوانم و کیک برایش خیرات کنم و همسرم را هم در جریان گذاشتم ولی حقیقتا در فکر مراسم نبودم. حتی بار ها خواستم مادر بزرگم را در جریان بگذارم که اگر مایل بودند برایش مراسم بگیریم ولی هربار فراموش میکردم گویا خود شهید از خاطرم میبرد چون میدانست عده ای در تدارک مراسمی برایش هستند. تا روز بیستم دایی جوادم گفت از طرف گلزار شهدا تماس گرفتند و میخواهند بمناسبت سالروز تولد دایی محمود (شهید پور هدایتی) مراسم دیدار با خانواده شهید بگیرند و خواستند که همه اقواممان را دعوت کنیم. خیلی تعجب کردم و یاد خوابم افتادم و پرسیدم ایا زیارت عاشورا و کیک هم برایش میگیرند یا نه؟! که اگر نمیگیرند من خودم برایش بگیرم که گفتند کسی خبر از جزیئات مراسم ندارد. بعد به مزار شهدا رفتم و جویا شدم ببینم مراسمش چگونه است زمانی که خوابم را به خادم انجا تعریف کردم گفتند نیازی به هیچ کاری نیست ما دقیقا همین طور مراسمی را تدارک دیده ایم. و بعد از ان چون از خودم خواسته بودند تصمیم گرفتم کیک مراسم را همانگونه که در خواب دیدم برایشان بگیرم. با اتفاق افتادن این خواب فهمیدم که شهدا زنده اند و اینگونه مراسم را نظاره میکنند.