بعد از سال ۶۱ که به عضویت بسیج در آمدم کم و بیش با شهید محمد نعمتی آشنا شدم در همان سال من به اتفاق محمد عازم جبهه گیلان غرب شدم مدتی در آنجا بودیم ایشان به عنوان فرمانده گردان بودند و من جانشین فرمانده یکی از گروهان ها بودم و بعد از گیلان غرب به رشت رفتیم، محمد و من از آنجا به دلیجان رفتیم و این مدت شش ماه طول کشید که افتخار بودن در کنار شهید نعمتی را داشتم ایشان اهمیت زیادی به مسائل اعتقادی و مذهبی می دادند ، اطاعت محض و بی چون و چرا ایشان از فرمایشات امام که الحق والانصاف شیفته و مرید حضرت امام بودند و هیچ حرف و گفته ای منهای خط امام نداشتند ایشان یک جذابیت خاصی داشتند و همیشه مهربان بودند حتی در مواقعی که اشتباه یا خطایی از کسی می رسید با یک جمله و با همان مهربانی و کمال که داشتند طرف را متوجه اشتباهش می کردند و این خیلی خاص بود از یک فرمانده جنگ در مواقع بحرانی و خطرناک ایشان مصداق و من یتوکل علی الله و هو حسبه خیلی با طمانینه و آرامش عمل می کردند و با توجه به تقوا و ایمانش و اگر من مثالی در این مورد بگویم در منطقه حور بود که شهید نعمتی با گردانش در آنجا پدافند می کردند که عراق در آنجا آب می اندازد وضعیت طوری بود که اگر آب از دژ عبور می کرد تمام سنگر ها و محل استقرار نیروها را آب فرا می گرفت شهید از قدرت جسمانی خوبی برخوردار بود و پشتکار خوبی داشتند و با هوشمندی و درایتی که داشتند به محض دیدن آب متوجه همه چیز می شود و همین از اینکه آب همه جا را فرا بگیرد خیلی سریع وارد عمل می شود و با پر کردن گونی هایی از خاک با نیروهایش جلوی پیش روی آب را می گیرد که این عمل باعث شد خط پدافندی حفظ شود و عراق از این تدبیر بی نتیجه بماند که این یک کار بسیار بزرگ بود چرا که برای بیرون راندن عراق از آنجا بهای سنگینی پرداخته شده بود و عده زیادی به شهادت رسیده بودند عراق با تمام تجهیزات نظامی که داشت نتوانسته بود مقاومت کند برای این رسوایی هر طوری بود می خواست دوباره آنجا را بگیرد که نتوانست و این تدبیر فقط از فرمانده شجاعی چون نعمتی بر می آمد و دشمن چون این بار هم چون این بار هم توسط شهید نعمتی خار و ذلیل شده بود تیر کینه خود را به سویش روانه کرد، او مزد جهاد فی سبیل الله را از آن خود کرد و رسیدن به معبود و مشتاق خود را که آرزویش بود نصیب خود کرد و سعادتش ابدی شد شهید نعمتی هر وقت که برای بچه ها سخنرانی می کرد در آخر توصیه می کرد که بعد از جنگ و بعد از پیروزی که نصیب ما می شود هرگز امام را تنها نگذارید راه شهدا را ادامه بدهید که این خون هایی که در جلوی چشم شما فدای اسلام می شود بی نتیجه بماند
خاطره ای از همرزم شهید محمد نعمتی:
ایشان اهمیت زیادی به مسائل اعتقادی و مذهبی می دادند ، اطاعت محض و بی چون و چرا ایشان از فرمایشات امام که الحق والانصاف شیفته و مرید حضرت امام بودند
نویسنده : رضا کاشفی - خانم مغویی نژاد منبع : اکبری - همرزم شهید
ثبت دیدگاه